پرونده ۱۷ شهریور…..!
امیر کاویان
در تاریخ ملت ها روزهایی وجود دارد که قرن ها در پرده ای از ابهام باقی می ماند و با وجود ده ها روایت ضد و نقیض که در کتاب ها نقل می شود، هنوز “حقایق” در لایه هایی از پرده های کشیده شده باقی می ماند. جمعه هفدهم شهریور ماه سال ۱۳۵۷ یکی از آن روزهاست!
روزی که نگارنده ساعت ها قبل از آغاز حادثه در خیابان منتهی به “میدان ژاله” حضور داشت و همان حضور کوتاه یک سرنخ مهم برایش به دنبال داشت که می تواند پس از گذشت ۳۷ سال گوشه ای از پرونده ۱۷ شهریور را در نشریه کورش رقم بزند. آنچه می خوانید فقط یک برش کوتاه از ماجرایی تاریخی است که دهها روایت متضاد برایش ساختند تا واقعیت ها همچنان در پرده ای از ابهام باقی بماند.
************************
جمعه ۱۷ شهریور ۱۳۵۷- چهار راه کوکاکولا- ساعت: حدود ۱۰ صبح
در اینکه چرا درآن بامداد جمعه به همراه برادرم به این مکان رفته بودیم، انگیزه آن را به یاد نمی آورم اما صحنه ای که با رسیدن دسته ای تظاهرکننده از ضلع جنوبی چهار راه به سمت خیابان فرح آباد شاهدش بودیم به ما نشان می داد که باید روز پر التهابی در پیش باشد. در آن فضای آکنده از هیاهو این “احساسات” بود که بر هر واقعیتی غلبه می کرد. یک جمعیت ۵۰ نفره که اغلب آنها جوان بودند به سر چهار راه رسیده بودند و یکی از آنها با صدای بلند خطاب به مردم با فریاد می گفت: “این خون برادر شماست!” و بعد یک پارچه سفيد که آغشته به رنگ قرمز بود را در دستش تکان می داد و می گفت: “همه شما مسوولید، برادرتان را کشتند، این هم مدرکش!…” سپس پارچه را مرتب به چپ و راست تکان می داد و از مردم می خواست تا او را به سمت میدان ژاله همراهی کنند…… ( برای خواندن کامل این گزارش به شماره ۱۶ نشریه کورش مراجعه نمایید)