امیر کاویان
مقوله ی “جاسوسی” یکی از مهمترین ابزارهایی بوده که از زمانهای گذشته تا امروز دولت ها در قبال کشورهای دیگر و همچنین بر علیه مخالفان سیاسی خود به کار بسته اند. از حدود یک صد سال قبل “مدارس جاسوسی” در اروپا شروع به کار کرد تا بتوانند افراد مستعد را تحت آموزش های ویژه قرار دهند و سپس در قالب توریست، مسافر یا تاجر راهی دیگر کشورها کنند. به همین منظور پس از کاربرد مهمی که “جاسوس پروری” در عالم سیاست ایفا کرد، سازمانهای امنیتی به فکر تاسیس کمیته های “ضد جاسوسی” افتادند تا کادرهای آموزش دیده بتوانند فعالیت عناصر مشکوک به جاسوسی را تحت نظر قرار دهند.
هر چند سازمانهای امنیتی مجبور شدند که قضیه “جاسوسی” را جدی بگیرند، اما این موضوع در چند کشور که حاکمان آن دارای اندیشه های ارتجاعی هستند، به یک ابزار سرکوب تبدیل شده، این رژیم ها به هر مخالف سیاسی خود فورا انگ “جاسوسی” میزنند، در حالی که عوامل امنیتی آنها اصولا فاقد سواد سیاسی بوده و حتی نمی توانستند واژه “جاسوسی” را درست تعریف کنند.
در پرونده سیاسی این شماره، به پرونده سرلشگر “احمد مقربی” می پردازیم، یکی از افسران ارشد و با دانش ارتش شاهنشاهی که سالها حساس ترین اطلاعات نظامی ایران را در اختیار عوامل سازمان “کا.گ.ب” و سفارت شوروی قرار می داد. مقربی با وجود زندگی مرفه و موفقی که داشت، سالها به روسها خدمت کرد تا آن که در نیمه دوم سال ۱۳۵۶ توسط ماموران تعقیب و مراقبت اداره هشتم ساواک بازداشت می شود. احمد مقربی در سال ۱۳۰۰ در تهران متولد شد و پس از تحصیلات متوسطه وارد دانشکده افسری شد. او تحصیلات خود را در ایران و آمریکا ادامه داد، در زندگی نامه ی او آمده که مقربی بعد از انحلال حزب توده توسط حکومت شاه به مدت ۷ ماه زندانی شده و پس از آزادی در سال ۱۳۴۴ اولین زمینه های همکاری او با شوروی کلید می خورد. در روایتی نه چندان موثق آمده که منشا شروع همکاری مقربی، تهدید عوامل شوروی مبنی بر داشتن اسنادی از ارتباط وی با یک افسر فراری بوده است، این روایت توسط یکی از کارکنان اداره سوم در گفتگو با نشریه ما به کلی رد شده است.
در آذر ماه سال ۱۳۵۶، مقربی بازداشت و سپس محاکمه می شود. دادگاه وی را به اعدام محکوم می کند و این حکم در ۴ دی ماه همان سال اجرا می شود.
حقیقت چه بود؟
سرتیپ “منوچهر هاشمی” رییس اداره هشتم ساواک (ضد جاسوسی)، از جمله افراد معدودی بود که به دلیل دسترسی داشتن به اسناد موثق می توانست جریان جاسوسی سرلشگر مقربی را به درستی روایت کند. او سالها پس از سقوط حکومت شاه، خاطراتش را بیان داشت و از آنجا که نه دیگر حکومت سلطنتی وجود داشته و نه سرلشگر مقربی، بنا بر این هیچ دلیلی برای رد اظهارات سرتیپ هاشمی وجود ندارد. وی در بخشی از خاطراتش در مورد ماجرای مقربی چنین می نویسد:
“ریاست ساواک در مراجعت از شرفیابی در یکی از روزهای سال ۱۳۵۴ اظهار داشت: “اعلیحضرت فرمودند، روسها از طرحهای ارتش ایران اطلاع پیدا می کنند و آن را در اختیار ارتش عراق قرار می دهند. پس از مدتی یکی از دیپلمات های سفارت رومانی که با اداره ضد جاسوسی ساواک همکاری می کرد، به یکی از اعضای این اداره گفته بود: ( لطفا گزارش کامل را در شماره ۱۹ مجله کورش بخوانید)