سخنرانی مهندس «حسین شاه‏اویسی» در پانزدهمین همایش دریای کاسپین(دریای ایران و شوروی) یا مازندران

توجه کامل به نکات مهم در تدوین رژیم حقوقی دریای کاسپین (مازندران) و حق‏السهم واقعی ایران از آن، ضرورتی است ملی؛ تا مبادا نسل آینده، از ما، به زشتی یاد کند

متن سخنرانی مهندس «حسین شاه‏اویسی» در پانزدهمین همایش دریای کاسپین(دریای ایران و شوروی) یا مازندران

تهران ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ خورشیدی

سروران گرامی! ضمن درود به شما، موضوع همایش امروز، تدوین حقوقی دریای مازندران (کاسپین) است که باید نگاهی دقیق به مواد مربوط به استفاده از پهنه آبی دریای کاسپین در دو قرارداد معتبر (مودت) سال ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ میلادی و ضمایم مربوطه انداخته شود. پس از عهدنامه‏های ظالمانه و یک طرفه‏ی گلستان و ترکمان‏چای بین ایران و روسیه تزاری که پس از انقلاب اکتبر قرارداد ۱۹۲۱ ناظر بر حقوق مورد توافق ایران و روسیه در این پهنه آبی و دیگر مسایل و موضوعات مورد علاقه‏ی طرفین بود. حاکمان دولت جدید اتحاد جماهیر شوروی که تازه به قدرت رسیده بودند، تلاش کردند در این قرارداد از موضع یک کشور همسایه و (برابر)، با ایران وارد تعامل شوند و از این رو دستاوردهای حاصل از فصول مختلف دو قرارداد به شرح زیر است:

از فصل نخست عهدنامه ۱۹۲۱:

  • دولت شوروی مطابق بیانیه‏های خود راجع به مبانی سیاست روسیه تزاری نسبت به ملت ایران یک مرتبه دیگر رسما اعلان می‏نماید که از سیاست جابرانه‏ای که دولت‏های مستعمراتی روسیه تزاری، نسبت به ایران تعقیب می‏نمودند، قطعا صرف نظر می نماید.
  • دولت شوروی تمام معاهدات و مقاولات و قراردادها را که دولت تزاری روسیه با ایران منعقد نموده و حقوق ملت ایران را تضییع می‏نمود ملغی و از درجه اعتبار ساقط شده، اعلان می‏نماید.
  • در فصل یازدهم این قرار داد، دولت شوروی به صراحت تعهد می‏دهد، نظر به این که مطابق اصول بیان شده … طرفین معظمتین متعاهدتین رضایت می‏دهند که از زمان امضا این معاهده هر دو، بالسویه (مساوی) حق کشتی‏رانی آزاد در زیر بیرق‏های خود در بحر خزر داشته باشند. تا آن جا که در ضمایم قرارداد ۱۹۴۰ دریای کاسپین (مازندران) را دریای ایران- شوروی نامیده‏اند.

در فصل دوازدهم قرارداد ۱۹۲۱ نیز آمده است:

  • دولت شوروی پس از آن که رسما از استفاده از فواید اقتصادی که مبتنی بر تفوق نظامی بوده صرف نظر نمود، هم چنین اعلان می‏نماید که: علاوه بر آنچه در فصول نه و ده ذکر شد سایر امتیازات نیز که دولت سابق تزاری عنفا برای خود و اتباع خود را که از دولت ایران گرفته بود، از درجه اعتبار ساقط می‏باشند.

و در فصل چهاردهم قرارداد ۱۹۲۱ آمده است:

  • با تصدیق اهمیت شیلات سواحل بحر خزر برای اعاشه (امرار معاش) روسیه، دولت ایران پس از انقضا اعتبار قانونی تقبلات (تعهدات) فعلی خود نسبت به شیلات مزبوره، حاضر است که با اداره ارزاق جمهوریت اتحادی اشتراکی شوروی روسیه، قراردادی در باب صید ماهی، با شرایط خاصی که تا آن زمان معین خواهد شد، منعقد نماید.

قرارداد ۱۹۲۱ بین ایران و روسیه یکی از بهترین قراردادهای دو جانبه تاریخ دیپلماسی ایران که متاسفانه دولت‏مردان آن زمان کشورمان (اواخر دوران قاجار) نتوانستند به موقع تعهدات روسیه کمونیستی جدید در این قرارداد را از حالت نسیه به نقد تبدیل کنند. اما در قرار داد سال ۱۹۴۰ که در ۲۵ مارس (۵ فروردین ۱۳۱۹) بین نمایندگان تام‏الاختیار دولتین ایران و روسیه در تهران به امضا رسید، لحن قرارداد کمی متفاوت از قرارداد ۱۹۲۱ بود و در این قرارداد که در زمان زمام‏داری «استالین» بر شوروی منعقد شد، روس‏ها از موضع بالاتر برخورد کردند با این حال در این قرارداد نیز، تلاش شده بود تا به حقوق ایران و شوروی با دیدی متساوی تر از دوران روابط ایران با تزارها نگاه شود.

در ماده دوازدهم از این قرارداد شانزده ماده‏ای، درباره حقوق کشتی‏رانی طرفین در آب‏های خزر آمده است با کشتی‏هایی که زیر پرچم یکی از طرفین متعاهدتین در دریای خزر سیر می‏نمایند از هر حیث مثل کشتی‏های کشوری رفتار می‏شود.

الف) کشتی‏های مزبوره، عوارض بندری دیگری نخواهد پرداخت.

ب) کابوتاژ به کشتی‏های کشوری طرفین متعاهدتین اختصاص دارد.

ج) صرف نظر از مقررات فوق هر یک از طرفین متعاهدتین، ماهیگیری را در آب‏های ساحلی خود تا حد ده مایل دریایی

به کشتی‏های خود اختصاص داده.

د) کشتی‏های یدک‏کش که کشتی دیگری را به طور یدک می‏کشند از پرداخت عوارض بندری (از هر تن ظرفیت

کشتی) معاف می‏باشند.

در ماده سیزدهم، حق کشتی‏رانی در دریای خزر به طور برابر، صرفا در انحصار دو کشور ایران و روسیه می‏ماند. در این ماده آمده است:

  • طرفین متعاهدتین بر طبق اصولی که در عهدنامه مورخ ۲۶ فوریه ۱۹۲۱ بین ایران و اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی اعلام گردیده است، موافقت دارند که در تمام دریای خزر کشتی‏هایی جز کشتی‏های متعلق به ایران یا به اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی یا متعلق به اتباع و بنگاه‏های بازرگانی و حمل و نقل کشوری یکی از طرفین متعاهدتین که زیر پرچم ایران یا پرچم اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سیر می‏نمایند، نمی‏توانند وجود داشته باشند.

با دریغ، جمهوری اسلامی، هنگام فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در آن هنگام، با وجود تمایلی که مردم سرزمین‏های ایرانی جدا افتاده‏ی آن سوی مرزهای قراردادی، برای الحاق به ایران از خود نشان می‏دادند، از آن فرصت طلایی و تاریخی بهره نگرفت و تمایل آن‏ها، بی‏پاسخ گذارده شد.

بر پایه‏ی عهدنامه ۱۹۲۱ و قرارداد ۱۹۴۰ و توافق‏های منعقده در سال‏های ۱۳۵۱ و ۱۳۶۲ و ۱۳۶۹ دولت‏های ایران و شوروی سابق که با قبول سهم مشاع در این دریای مشترک که شامل همه بخش‏های دریا از منابع و ذخایر بستر و زیر بستر و بحرپیمایی و بازرگانی و امنیتی را در بر می‏گیرد سهیم هستند. از سویی، به موجب کنوانسیون و اصول جانشینی در سال ۱۹۹۱ ، جمهوری‏های تازه استقلال یافته از جمله آذربایجان (آران)، ترکمنستان، قزاقستان و فدراسیون روسیه، بر اساس دو اقرارنامه مینسک و آلماتی، لازم‏الاتباع و لازم‏الاجرا بودن کلیه معاهدات پیشین شوروی، از جمله معاهدات ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ تایید کرده‏اند. به دیگر سخن این عهدنامه‏ها معتبر و هنوز هم لازم‏الاجرا هستند.

از آن جا که در فصول ۱ و ۲ و ۳ و ۱۱ و ۱۳ عهدنامه ۱۹۲۱، و در مقدمه قرارداد ۱۹۴۰ و مواد ۱۱ و ۱۳ و ۱۶ آن، سهم مشاع دو دولت، معتبر و رسمی اعلام شده است، به همین خاطر، از سهم مساوی و حقوق برابر با شوروی سابق نمی‏توان صرف نظر کرد و سهم جمهوری‏های تازه استقلال یافته از شوروی سابق باید از قدر سهم شوروی داده شود نه از سهم ایران؛ چرا که شوروی تجزیه شده است نه ایران.

با توجه و استناد به معاهدات، توافقنامه و عهدنامه‏های فی مابین و مواد قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، ملت ایران نباید به هیچ عنوان و بهانه‏ای از سهم و حقوق قطعی و مسلم ایران از قراردادهای مصوب یاد شده در دریای مازندران که بالسویه و مشترک با شوروی سابق از آن دریاست، بگذرد. بدانیم هر گونه تغییر در خطوط مرزی کشور طبق اصل ۷۸ قانون اساسی، ممنوع است و هیچ مقام و یا دولتی، چنین حقی را ندارد؛ مگر اصلاحات جزیی، آن هم با رعایت مصالح کشور که به استقلال و تمامیت ارضی کشور لطمه نزند و آن هم تنها با تصویب چهار پنجم نمایندگان ملت، مجاز خواهد بود.

حاصل سخن:

آن چه از مجموعه‏ی عهدنامه ۱۹۲۱ و قرارداد ۱۹۴۰ و پیوست‏های آن می‏توان دریافت این که:

  1. دریای مازندران دریایی بسته است.

۲ . این دریا در مالکیت و حاکمیت متساوی دو دولت ایران و شوروی قرار دارد.

۳ . از آن جا که تحدید حدودی در دریای مزبور میان ایران و شوروی به عمل نیامده است، مالکیت و حاکمیت دو دولت بر این دریا، به گونه مشاع است، در نتیجه هر گونه معاهده و توافق و تصمیم جدید درباره رژیم حقوقی دریای کاسپین بدون حضور و به رسمیت شناختن حقوق عادلانه ملت ایران، بر اساس مدارک قانونی و قراردادهای اشاره شده، از اعتبار ساقط است.

پیشنهادی به همایش:

ار آن جا که حل مسایل همسایگان، اصلح است در محیط تفاهم برطرف شود، از این رو از مدیریت برگزار کننده همایش تقاضا دارم برای نگهبانی از منافع ملی و تمامیت سرزمینی (آبی، خاکی و فضای دریاچه) و راه‏کارهای بهتر، جهت خروج از این مشکل، با توجه به اصل ۷۸ قانون اساسی مراتب، جهت آگاهی نقطه نظرات شرکت کنندگان همایش، زیر عنوان پیشنهادی به وزارت خارجه و مجلس شورای اسلامی جهت آگاهی نمایندگان و در صورت نیاز درخواست نشستی با کاربدستان مربوطه در بخش‏های ذی‏ربط (کمیسیون‏های حقوقی، اقتصادی و سیاسی) داده شود تا از نقطه نظرات و آرا شرکت‏کنندگان همایش؛ مسوولان به گونه‏ای روشن آگاهی یابند.

 

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *