دکترین نیکسون

مقصد: کاخ سفید!
امیر کاویان
در این تفکر که بررسی وضعیت سیاسی کشورهای مختلف جهان نمی‏تواند جدا از بافت فرهنگی مردم و شرایط جغرافیایی صورت پذیرد، تردیدی وجود ندارد اما به شکل شگفت‏آوری به نتایجی دست می‏یابیم که گویی در همه دنیا حکمرانی، مختصاتی ظریف و دقیق دارد که انکار ناپذیر است.
دکتر «باستانی پاریزی» در کتاب (سیاست و اقتصاد عصر صفوی) می‏نویسد: “«عبدالحسین هژیر» هنگامی که ۴۰ طاقه ترمه به سینه‏زنان و زنجیر‏زنان داد و ۴۰ دسته از عزاداران را در مسجد سپهسالار پذیرایی کرده بود، در همان مسجد کشته شد!”………
شکست دکترین نیکسون
ریچارد نیکسون که در پی واقعه‏ی (واترگیت) سقوط کرد، اگر می‏توانست دکترین خود را در قبال بلوک شرق عملی کند، تردیدی باقی نمی‏ماند که امروز نه چین صاحب قدرتی جهنمی می‏شد نه «ولادیمیر پوتین» علی‎رغم سقوط بلشویک‏ها، می‏توانست بار دیگر هم چون غولی وحشتناک، در پی بلعیدن اوکراین باشد. به بعضی روسای بی‏خاصیت و ضعیف آمریکا نگاه کنید: «فورد»، «کارتر»، «کلینتون»، «اوباما» و این آخری که در سکوی اول بی‏خاصیت‏ها نشسته: «بایدن»! حتی نمی‏توان بر سیاست‏های بوش پدر و پسر را در قبال شرق و کشورهای عراق و افغانستان و حامیان تروریسم بین‏الملل کاملا مُهر تایید زد. آنان نیز دچار محاسبات اشتباه در مورد عراق و افغانستان شدند. این دو رییس‏جمهوری بر این گمان بودند که بافت فرهنگی عراق و افغانستان به راحتی “دموکراسی غربی” را هضم خواهند کرد که دیدیم چنین نشد. بایدن در اوج ذلت، افغانستان را با میلیاردها دلار تسلیحات به اوباش طالبان سپرد و صدای مردم افغانستان خاموش شد و عراق در گیر و دار جنگی چندش‏آور و دخالت اوباش وارداتی هم چنان در نبرد قدرت می‏سوزد. نیکسون در کتاب (صلح حقیقی) به چگونگی وقوع و نتیجه پدیده انقلاب در جهان، چنین هوشمندانه می‏نگرد: “هر انقلابی می‏تواند بدون کمک خارجی آغاز شده و تحقق یابد ولی بدون اسلحه و جنگ افزار، بدون کمک‏های دارویی، امدادهای لجستیکی و مواد غذایی و لوازم و وسایل ارتباطی و مخابراتی و آموزش‏های لازم پرسنلی، امکان مداومت و شکل‏گیری نخواهد داشت
برای مطالعه کامل این مقاله به شماره ۴۴ کورش مراجعه نمایید

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *