خاطره خوب از جعفر کاشانی
امیر کاویان
تابستان ۱۳۷۸ برای تهیه گزارش برای مجله بین المللی پورس ایران و جهان به باشگاه شاهین رفتم. همه بودند : ناظم گنجاپور ( که سال ۶۱ مربی ام بود)، غلامحسین علامیر، همایون بهزادی… و جعفر کاشانی که حالا مدیر عامل شاهین بود. آنجا فهمیدم که کاشانی سالها دیپلمات بوده یک دیپلمات باسواد و مسلط نه مثل این عتیقه هایی که امروز با پیراهنهای مسخره دور دنیا می چرخند! از سفارت ایران در انگلیس از او پرسیدم از وضعیت افراد سفارت در زمان گذشته و او با حوصله پاسخ می داد. قبل از روزی که خواستم برای همیشه از ایران بروم ، مرا تا درب خروجی بدرقه ام کرد و گفت: هر کجا میروی به کشور خدمت کن…..
سال ۹۰ در فیس بوک ناگهان با پیامی روبرو شدم ، عکس جعفر کاشانی بود و یک شماره موبایل و اینکه در خارج است و پولی لازم دارد! فورا به او زنگ زدم و فهمیدم این ورزشکار قدیمی و دیپلمات برجسته هنوز هم دشمنانی از جنس ” خلخالی” دارد. به اسم او صفحه ای جعل کرده بودند تا بدنامش کنند. پایگاه خبری ” امروز نما ” می نویسد:
“در سال ۱۳۶۱ پس از سفر صادق خلخالی(حاکم شرع دادگاههای انقلاب) از لیبی به امارات و در خواست وی برای برگزاری مراسم سخنرانی در امارات به منظور نامیدن خلیج اسلامی به جای خلیج فارس با برخورد شدید جعفر کاشانی مواجه و از امارات توسط وی اخراج گردید که برخورد شدید و تهدید به اعدام توسط خلخالی را در پی داشت اما ایشان پای حرف خودش ایستاد و از وزارت امور خارجه اخراج گردید”
در سالهای گذشته چندین بار به باشگاه شاهین رفتم تا او را ببینم اما حضور نداشت. از آن جمع سال ۷۸ در دفتر باشگاه ، همه رفتند و جعفر کاشانی هم رفت. او می توانست زنده بماند اگر پزشکان واقعا پزشک بودند همانهایی که باعث مرگ مادرم شدند…..