ما هنوز در همان نقطه ‏ی اول هستیم گفتگوی سردبیر «کورش» با «خسرو سیف»

ما هنوز در همان نقطه‏ی اول هستیم
گفتگوی سردبیر «کورش» با «خسرو سیف» دبیر حزب ملت ایران
امیر کاویان
شما و دوستان‏تان در طول ۲۵ سال، از ۲۸ مرداد ۳۲ تا ۲۲ بهمن ۵۷ براي دست يافتن به آرمان‏هاي ملي خود مبارزه کرديد. آن آرمان‏ها کجا رفت؟ آيا سرانجام به آن رسيديد؟
مبارزه ما براي رسيدن به اهداف خود به طور مستمر ادامه داشته که شرح آن طولاني و در محدوده زمان کوتاه اين مصاحبه نمي‏گنجد، بايد در زمان مناسب به آن بپردازيم. ملي‏گراها براي دستيابي به آرمان‏هاي خود بايد راه طولاني را علي‏رغم توطئه‏ها و اُفت و خيزها طي نمايند و آني از مبارزه غافل نشوند. حزب ملت ايران در درازاي بيش از شصت سال حيات سياسي خود با تمام محدوديت‏ها و محروميت‏ها و بگير و ببندها، هم چنان به مبارزه آزادي‏خواهانه‏ی ضداستبدادي ادامه داده و اين راه با همه کارشکني‏ها، کمبودها و توطئه‏ها تا پيروزي که همانا باز پس گرفتن تمام حقوق ملت است و تا حاکميت راستين ملت، ادامه خواهد داشت.
در اين ميان در آن سال‏ها هم عده‏اي جوان، لباس چريکي مي‏پوشند و اسلحه دست مي‏گيرند و مثلا به يک روستا مثل (سياهکل) حمله مي‏کنند تا چهار تا سرباز بيچاره را بکشند و اسمش را مبارزه بگذارند.
اين جوان‏ها که شما مي‏گوييد تماما در جبهه ملي دوم فعاليت داشتند و در زماني که فضاي سياسي بسته شد و استبداد به اوج خود رسيد و از فعاليت‏هاي سياسي به طور کامل جلوگيري شد؛ نتيجتا عده‏اي از جوانان به فکر مبارزه مسلحانه افتادند. وقتي حکومتي ديکتاتور، همه راه‏هاي سياسي و مدني را بر مردم ببندد، خواه نا خواه عده‌‏اي به ويژه جوانان، به شيوه‏هاي ديگر مبارزه روي مي‏آورند؛ اين واکنش طبيعي به چنين فضايي است که در پاسخ به عملکرد حکومت‏هاي استبدادي رخ مي‏نمايد؛ چه تا ظلم هست، مبارزه هم هست و فقط به تناسب زمان شکل آن تغيير مي‏کند. البته بايد يادآور شوم جوان‏هايي که از جبهه ملي به اين شيوه مبارزاتي روي آوردند، دو گروه بودند: گروهي به نام فداييان خلق به رهبری «بيژن جزنی» که از بنيانگذاران آن‏ها بود، چپ و مستقل بودند که از سياهکل شروع کردند. گروه ديگر تعدادي بودند با گرايش مذهبي از جمعيت نهضت آزادي که با رهبري «محمد حنيف‏نژاد» به نام مجاهدين خلق شروع کردند؛ که چند ترور را هم در کارنامه خود دارند. صرف نظر از مثبت يا منفي بودن فعاليت آن‏ها و اين که سرانجام آن‏ها چه شد، (که بحث و نقد مفصل و طولاني خود را مي‎طلبد) آن طور که شما اشاره داشتيد چند جوان که از روي هوي و هوس اين عمليات را انجام داده باشند، نبود؛ بلکه جوان‏هايي با سابقه و پرورش يافته در بستر مبارزات سياسي دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ بودند که از فضاي استبدادي حاکم بر جامعه و مردم به تنگ آمده بودند و براي پايان بخشيدن به استبداد حاکم، به اين راه گام نهادند. نظاير آن را در کشورهاي ديگر هم شاهد هستيم و اين درسي است براي زمام‏داران که نبايد به نحوي عمل کنند که با اين گونه واکنش‏ها رو به رو شوند…… مشروح این گفتگو را در شماره ۴۱ کورش مطالعه فرمایید.

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *