ای خوبتر از هر آنچه خوبیست

ای خوبتر از هر آنچه خوبیست،روزیکه تو را ندیده بودم

چشم دلم  از تو روشنی داشت هر چند که من غریبه بودم

ای خوبتر از هر آنچه خوبیست،روزیکه تو را ندیده بودم

چون سایه ی سرد ماه عاشق در یک شب بی سپیده بودم

ای خوبتر از هرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

با هر دو جهان غریبه انگار از هر دو جهان بریده بودم

ای خوبتر ازهرآنچه خوبیست،روزیکه تو را ندیده بودم

آهنگ  صدای  مهربانت  از گوش  فلک  شنیده  بودم

ای خوبتر ازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

هر بار که دل گرفت وتنگ شد انگار به تو رسیده بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

دست بر سر زلفت آنچنانکه در پیچش آن خزیده بودم

ای خوبترازهر آنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

در خواب و خیال چشم مست و آغوش تو آرمیده بودم

ای خوبتراز هرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

انگار تو را میان هر درد جایی که  دواست  دیده بودم

ای خوبتر ازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

با بند به بند تار و پودم هرلحظه  تورا نفس کشیده بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

آماده ی  پر کشیدن از تن در پیله ی  خود  تنیده  بودم

ای خوبتراز هرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

از بوسه ی داغ  و ناب مرداد طعم لب تو چشیده  بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

سرگشته  میان  مثنوی ها  در تلخ ترین  قصیده  بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

دیوانه و خسته قدر یک عمر من در پی تو دویده بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

مهر تو درون سینه ی خود با قیمت جان خریده  بودم

ای خوبترازهرآنچه خوبیست،روزیکه تورا ندیده بودم

با  بند به بند  تار و پودم  سوی تو نفس  کشیده  بودم

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *