نقش اون چشمای معصوم……..
در زندگی زخم هایی هست که روح را در انزوا آهسته می خورد و می ترشد ” صادق هدایت”
دوست از دست رفته ام ، حمیدم؛ ۲۸ شهریور زادروزت مبارک! …. ۳۹ سال از رفتنت گذشت اما من درد بی تو بودن را فراموش نکرده ام! لعنت به آن جنگ منحوس که تو را از من گرفت و بقول آندره ژید : ای خانواده تو دشمن منی!
آنها ترا نفهمیدند که برای اینجا نبودی و چنان رفتی بی قبر و بی مزار…..ترا نفهمیدند که سرشار از شوق زندگی بودی
….. حمید عزیزم؛ فقط خوب شد این سالهای تلخ و پرمحنت را ندیدی که دوام نمی آوردی و من چه پوست کلفت بودم که هنوز در سیاهی ؛ با روزهای خوبی که داشتیم سر می کنم!
بقول هما میر افشار عزیز :
شاید اون جوری که باید قدرتو من ندونستم
نقش اون چشمای معصوم لحظه لحظه روبرومه…..
در زندگی زخم هایی هست که روح را در انزوا آهسته می خورد و می ترشد ” صادق هدایت”
دوست از دست رفته ام ، حمیدم؛ ۲۸ شهریور زادروزت مبارک! …. ۳۹ سال از رفتنت گذشت اما من درد بی تو بودن را فراموش نکرده ام! لعنت به آن جنگ منحوس که تو را از من گرفت و بقول آندره ژید : ای خانواده تو دشمن منی!
آنها ترا نفهمیدند که برای اینجا نبودی و چنان رفتی بی قبر و بی مزار…..ترا نفهمیدند که سرشار از شوق زندگی بودی
….. حمید عزیزم؛ فقط خوب شد این سالهای تلخ و پرمحنت را ندیدی که دوام نمی آوردی و من چه پوست کلفت بودم که هنوز در سیاهی ؛ با روزهای خوبی که داشتیم سر می کنم!
بقول هما میر افشار عزیز :
شاید اون جوری که باید قدرتو من ندونستم
نقش اون چشمای معصوم لحظه لحظه روبرومه…..
رفیق سوگوارت: امیر