تو تنها

مهدی جدیدی

تو تنها رمز بودن را به من آموختی مادر
چو شمع در پای پروانه به پایم سوختی مادر
در این سرمای پر درد زمستانی، به تنهایی
لباس گرم مهرت را برایم دوختی مادر
تو تنها تکیه گاهی با من تنها، تو ای مادر
تو امید و پناهی با من تنها، تو ای مادر
نشسته غم به روی چهره ماهت
ببین این روسیاهی با من تنها، تو ای مادر
تو دریایی و من قطره که از چشم تو می ریزم
تو هستی عاشقم یا من که از عشق تو سر ریزم
بدان ای مادر خوبم دلم تنها اسیر توست
بدان ای مادر خوبم که از عشق تو لبریزم
بدان ای مادر خوبم که عشقت سادگی دارد
هنوزلالایی گرمت برایم تازگی دارد
بدان ای مادر خوبم، صدای گرم و زیبایت
برایم حسی از دلداری و دلدادگی دارد

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *