دیوار بلند زندگانی

مهدی جدیدی

دیوار بلند زندگانی را بین

بنوشته بر آن شادی و روز حزین

بر هر طرفش حادثه ای خواهی دید

کز هر طرفت نشسته آن جا به کمین

یک روز خوشی و سرخوشی و راضی

یک روز خیال دلبری پردازی

یک روز چو شیشه ای به اندازه ی غم

یک روز دگر، سنگ بدان اندازی

یک روز به دنبال تب اموالی

یک روز به حسن و حال خود می بالی

یک روز اسیر در هوس غلطانی

یک روز شکسته بالی و می نالی

یک روز قوی و با لب خندانی

آواز هزار و یک شبت می خوانی

یک روز ضعیف و در خودت می سوزی

آن روز به حال زار خود گریانی

آری! که رهایی و در این زندانی

در دامنه ی وسوسه شیطانی

آن روز برای تو بتابد خورشید

کز دل، مرید حضرت یزدانی

آری که زمانه است ما را آیین

گر مثل عقاب باشی یا چون شاهین

آنی که به اوج می روی با تندی

یک آن دگر، فرود آیی پایین

ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *